عکاسی از مناظر شهر
شهر را وقتی از دور نگاه می کنیم زیباست البته که این زیبایی به دلیل رنجی است که برای ساخته شدن این شهر همگی کشیده ایم .از دور که نگاه می کنیم همه رنج شهر چون غباری در ذهن ما محو می شود، ساختمان ها هیبت درختان را می یابند، یکی یاد آور سرو است یکی تبریزی و دیگری کاج روسی.
با این جایگزین کردن اشیا به جای هم، می توانیم از خشونتی که به جهان وارد کرده ایم دمی فارغ شویم.
حتی می شود در چنین منظره گاهی نشست و عاشقی کرد و یا سختی یک روز پر کار را با نگاه به چنین افقی کمی از تن زدود و چه عالی تر اگر چنین منظریه ای در پس خود کوهی و آسمانی نیز داشته باشد چرا که ترکیب این سه می تواند از خشکیِ صنعتی شهر بکاهد.
من که عموما ترجیح می دهم زمانی که از یک منظره شهری عکاسی می کنم بتوانم آن را با نمایی طبیعی ترکیب کنم، شما نیز امتحان کنید قطعا تجربه جالبی خواهد بود.
برای این کار لازم نیست حتما منظره ای را پیدا کنید که ترکیبی از عناصر شهری و طبیعی در آن باشد. بلکه میتوانید از قبل شاخه نازک و پر برگ درختی را پیدا کنید و هر جا که دوربین خود را شوت کردید و کادرتان را بستید از هر زاویه ای که خواستید شاخه را وارد کادر کنید.
تصویر چنان خواهد شد که گویی از میان شاخ برگ درختان به بیرون نگاه میکنی.
برای انجام بهتر این تکنیک پیشنهاد می کنم به توضیحاتی که در بخش پلان بندی داده ام مراجعه کنید چرا که درک بهتر پلان بندی می تواند در این حقه تصویری به شما کمک شایان توجهی کند.
حقه تصویری
واقعیتی که عموم مردم از آن آگاه نیستند این است که عکاسی در بیشتر شاخه های خود فرایند ساخت تصویر است و نه فقط ثبت تصویر.
حتی زمانی که ما قصدی جز ثبت تصویر نداریم٬ اینکه از چه زاویه ای به موضوع نگاه می کنیم نیز به نوعی دست کاری واقعیت محصوب می شود چرا که بخشی که شما به عنوان عکاس تصمیم می گیرید از کادر خارج شود بخشی از واقعیتی است که شما آن را با قصد قبلی نادیده گرفته اید.
بنابراین چه بهتر وقتی که قرار نیست عکس مستند بگیرید و فقط تصمیم بر ثبت یک منظره دارید تا جایی که می توانید همه عناصر را کنترل کنید تا تصویر را به درجه ای از رضایت خودتان برسانید.